فردا قراره یه دور همی سمی داشته باشیم. اینجا نادر یادداشت کرده. نمی دونم چه فیلمی قراره برای کی بازی کنن.تو مدتی که اینجا بودم یه تولد بود که دختر و پسرهای مودبی بودند نه چیزی شکست نه کسی ناجور بوسیده شد نه سر وصدا تا سر خیابون رسید.
یه بارم جلسه ی روان درمانی گروهی بود برای یه بچه سوسول که می خواست شروع ترک اعتیادش رو با قهوه و چیکن استارگونوف جشن بگیره. دوستاشم همه تو همین خط بودند.
نادر اومد و سپرد که لباس مرتب پوشیده باشم و همه جا بوی گل مریم بده. یه بسته گل مریم بزرگم، نمی دونم از سر قبر کی کش رفته بود (چشمک) گذاشت که تقص کنم گوشه و کنار کافه